برنامهریزی در ایران؛ حلقهای نیمه گمشده یا بهتر از آن گمشده
تقابل فرهنگ غنی ایرانی با فرهنگ نظم و انضباط و برنامهریزی ژاپن حسی جز غبطهخوردن برای این حلقه نیمه گمشده یا بهتر بگویم گمشده را به وجود نمیآورد.
ضرورت تصویب و اجرای برخی قوانین اگرچه در برهه زمانی خود به شدت احساس میگردید ولیکن با نگاهی برنامهایتر میتوانست نتایج بهتری را حاصل نماید به عنوان مثال؛ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران که باعث شد اموال خانوادههایی چون ایروانی، خانواده لاجوردیها (شرکت بهشهر)، خانواده برخوردار (پارس الکتریک)، خانواده خسروشاهی، خانواده ارجمندی (کارخانه ارج)، خانواده خیامی، خانواده توکلی (کبریت توکلی) مصادره گردد و در ادامه نه تنها رشد و توسعه مورد نظر را ایجاد نکرد بلکه به از بین رفتن این صنایع و تمام متنفعان آن از کارگران گرفته تا سرمایهداران منجر گردید.
کتاب خاطرات ابوالحسن ابتهاج رئیس سازمان برنامه و بودجه سال 1333 ایران و نقطه عطف برنامهریزی
دانلود کتاب خاطرات ابوالحسن ابتهاج
1378 کمک به توسعه در دنیای در حال تغییر - تجربه موسسه هاروارد برای توسعه
1379 کمک به توسعه در دنیای در حال تغییر - تجربه موسسه هاروارد برای توسعه
1379 کمک به توسعه در دنیای در حال تغییر - تجربه موسسه هاروارد برای توسعه -خلاصه
مسئله سیاستگذاری در اقتصاد ایران از نظر گروه مشاورین هاروارد
خلاصهای از مجموعه نظرات مشاورین موسسه هاروارد که در نگاشت اولین برنامه توسعه ایران به عنوان چالش مطرح گردید؛
* خودپرستی اداری و وجود نگرش «ما بهتر از شما کار میکنیم»
* تمایل به تعارفات و تبعیت از خوشایندترین راهحل مسئله
* کلیگویی و فقدان جزئیات در برنامهها
* ترجیح توسعه فیزیکی و عمرانی بر توسعه اجتماعی
* تکیه بر راهحلهای مفروض
* عدم جلب نظرات موافق مردم در قبال اهداف طرحها و برنامهها
* بیان امید و آرزو به جای هدف در برنامه
* عدم پذیرش هزینه تغییرات و اصلاحات توسط جامعه
* اهمیت روابط شخصی و عدم تمایز بین منازعات فکری و منازعات شخصی
* تحمیل بار سنگین کارها بر دوش مدیران به دلیل فقدان انضباط اداری
* وفاداری به گروه به جای ساختار، در سازمانهای دیوانسالار
* پریشانی و آشفتگی بازیگران برنامه، ناشی از هرجومرجهای سیاسی
* غالببودن رویکرد ارائه ظن و گمان به جای تحلیل علمی
* وجود همزیستی به جای همکاری در ارتباط دستگاهها
* ابهام در واگذاری مسئولیتها
* بیماری جلسهبازی با هدف سبککردن بار مسئولیت
* دوستی و رفاقت به جای روابط رسمی
* مایملک شخصی و کانون قدرتشدن هر شغل اداری
* فقدان نظام سلسلهمراتبی
* فقدان پاسخگویی در قبال رفتار اداری