کافه مدیریت

زندگی تلفیقی است از علم و هنر

کافه مدیریت

زندگی تلفیقی است از علم و هنر

سلام خوش آمدید

دنیای بیرون 52

سه شنبه, ۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۴۵ ق.ظ

اون آدمی که موقع راه رفتن در پیاده‌رو از سیگار کشیدنش تو هوای مطبوع لذت میبره، نمیفهمه مثل دودکش قطار داره عابرین پشت سرش رو اذیت میکنه


من از شاه آبادی چی کمتر دارم! دیالوگ جوانی است که به تقلید از یک پیرمرد همچون بند بازان بر روی جدول جوب راه می‌رود.

 

پسر جوان؛ زندگی یه بخشش اینه منم دوستدارم دو تامقالم بشه سه تا مقاله و بین‌المللی‌تر بشم ولی واقعیت چیز دیگست.

من یه مدت رو آوردم به کارهای تنهایی مثل پیاده‌روی!

دختر جوان؛ منم داستان‌نویسی رو برای این دوست داشتم که هرکاری دلم میخواست می‌تونستم تو دنیاش انجام بدم.

  • مصطفی علی محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کافه مدیریت

بررسی مسائل مدیریت ایران
ای روح متلاشی
بر جانم چه افکندی؟

پیوندها