کافه مدیریت

زندگی تلفیقی است از علم و هنر

کافه مدیریت

زندگی تلفیقی است از علم و هنر

سلام خوش آمدید

نقل قول 1

دوشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۲، ۰۸:۵۹ ق.ظ

 برگرفته از وبلاگ باغ بابل (نویسنده پویا جفاکش)

 

قسمت اول:

سریال بوعلی سینا (کارگردان: مرحوم کیهان رهگذار:محصول1364) از آن سریالهایی بود که دیالوگهایی قوی داشتند. در این سریال، شما ابن سینا پزشک نامی قرون وسطی را میبینید که در به در از یک دولت به دولت دیگری پناه میبرد تا به دست دو فرستاده‌ی سلطان محمود غزنوی نیفتد. در لیست اسم‌های بازیگران در تیتراژ فیلم، اسم بازیگران نقشهای این دو فرستاده (فیروز بهجت محمدی و محمد ابهری) پس از اسم بازیگر نقش اول یعنی ابن سینا (امین تارخ) نوشته شده بود.

اینجا میخواهم درباره‌ی دیالوگی از این فیلم بگویم که باید هر سیاستمداری آن را آویزه‌ی گوشش کند؛

 

دو فرستاده‌ی ترک برای تحویل گرفتن ابن سینا به دربار یکی از امرای دیلمی آمده بودند. این امیر یک نوجوان بود. قبل از بار عام، یکی از فرستاده‌ها به دیگری گفت: «امیر طفل است. آیا باید به او تعظیم کنیم؟» فرستاده‌ی دیگر گفت:

«به امیر نه.[بلکه] به تختش».

 

 

قسمت دوم:

به خاطر دارم در ایام دبیرستان شاهد بودم دانش آموزی از معلم دینیمان پرسید اگر رقص با موسیقی حرام باشد آیا رقص های محلی و موسیقی سنتی ایرانی هم حرامند؟ معلم پاسخ داد موسیقی به مانند آب برای بشر حیاتی است اما اگر آب را با خاک مخلوط و آن را به گل تبدیل کنیم دیگر قابل خوردن نیست همانطور که رقص هم اگر به عناصر شیطانی آلوده شود بیشتر ضرر خواهد داشت تا فایده؛ ولی این دلیل نمیشود رقص و موسیقی مطلقا شر باشند.

  • مصطفی علی محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کافه مدیریت

بررسی مسائل مدیریت ایران
ای روح متلاشی
بر جانم چه افکندی؟

پیوندهای روزانه
پیوندها