کافه مدیریت

زندگی تلفیقی است از علم و هنر

کافه مدیریت

زندگی تلفیقی است از علم و هنر

سلام خوش آمدید

دنیای بیرون ۲۰۶

يكشنبه, ۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۲:۵۰ ب.ظ

اگر حافظه‌ام یاری کند به گمانم سال ۱۳۸۰، مردی هر روز در قسمت‌های مختلف خیابان انقلاب بر روی زمین بساط می‌کرد و شیشه‌هایی کوچک پر شده با مایعی تقریباً زرد رنگ که درب چوب پنبه‌ای داشت، بعنوان (محلول جادویی) می‌فروخت.

صدای رسا و توضیحاتش، توام با نمایش عملکرد (محلول جادویی) که کارش پاک کردن هرگونه نوشته چاپ شده بر روی کاغذ آنقدر به لحاظ تبلیغاتی قوی و تاثیرگذار بود که هر رهگذری را به سمت خودش جذب می‌کرد و آنها را برای دقایقی محو هنرنمایی و در نهایت مُجاب برای خرید یک یا چند عدد از آن شیشه‌ها می‌کرد.


من هم تحت تأثیر قرار گرفتم! دو عدد خریدم!

 

البته نه با آن‌چیزی که می‌شنیدم و یا به خاطر کاربرد خود  (محلول جادویی)!

 

بلکه برای زیبایی بطری‌های کوچک آن با درب چوب پنبه‌ای!

 

وگرنه (محلول جادویی) بویی ترکیبی از بنزین و گازوئیل و الکل و این مشتقات داشت!

 

مخلص کلام آن مرد، فروشنده و بازاریابی حرفه‌ای بود که به مردم (باور فروشی) می‌کرد. آنقدر به خودش اعتماد داشت و همه جوانب تبلیغ دیداری و شنیداری و حتی احساساتی را سنجیده بود که بالاخره از هر رهگذر دشتی بگیرد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کافه مدیریت

بررسی مسائل مدیریت ایران
ای روح متلاشی
بر جانم چه افکندی؟