دیباچه داستان
عشق، عشق و باز هم عشق
تعریف عشق چیست؟
درگیر و دار زندگی شاید عشق را بتوان "عدم حضور عقل و منطق" تعریف کرد. بیعقلانهترین و بیمنطقترین، کودکانه و جستجوگر، که به دنبال دستیافتن است.
- ۰ نظر
- ۲۹ شهریور ۰۳ ، ۱۳:۴۴
دیباچه داستان
عشق، عشق و باز هم عشق
تعریف عشق چیست؟
درگیر و دار زندگی شاید عشق را بتوان "عدم حضور عقل و منطق" تعریف کرد. بیعقلانهترین و بیمنطقترین، کودکانه و جستجوگر، که به دنبال دستیافتن است.
تا کنون به این موضوع فکر کردهاید که کلمات چطور در کنار هم یک متن معنیدار را شکل میدهند؟ در متون نگارشی برای کنار هم قرار گرفتن واژهها قوانینی وجود دارد که آنها را به صورتهای معنادار تبدیل میکند و یک متن بامعنی را با رعایت نگارش ادبی میسازد. پیامهای بصریای که یک رابط کاربری به مغز ما میرساند نیز از همین روال پیروی میکنند به شکل زیر توجه کنید.
شناخت شخصیت خود و ویژگیهای مرتبط با آن میتواند به تعامل بهتر دنیای درون ما با دنیای بیرون و بالعکس کمک بسیاری کند. شخصیت (پِرسونالِتی-Personality) مجموعهای از تفکرات، هیجانات و رفتارهای نسبتاً باثبات و پایدار ساخته شده از وراثت و محیط ماست. مثل درونگرایی، برونگرایی، پرحرف بودن، مضطرب بودن و ...
انواع شخصیت عبارتند از؛
به نقل از سایت روان راهنما؛
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یک زبان مشترک و استاندارد برای طبقهبندی اختلالات روانی ارائه میکند و توسط انجمن روانپزشکی آمریکا تهیه شدهاست. این راهنما برپایه مجموعهای از نظر پزشکان، پژوهشگران، فهرست داروهای روانپزشکی، بنگاههای بیمه، صنایع داروسازی ودر همکاری پیاپی با آی.سی.دی (ICD) و سازمان بهداشت جهانی تهیه شدهاست. آخرین نسخه این راهنما، ویرایش پنجم آن T دیاسام-۵ است که در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شدهاست (سایت رسمی DSM)
ویکتور امیل فرانکل روانشناسی که خود فرضیه خود را تجربه کرد و در باب اگزیستانسیالیست بارها انگیزه خود برای ادامه زندگی را بازنویسی کتاب لوگوتراپی عنوان کرده است، با همین روش یعنی جستجو برای یافتن معنایی برای زندگی شرایط سخت اردوگاههای کار اجباری و وقایع هولوکاست در زمان جنگ جهانی دوم را سپری کرد.
زیگموند فروید عصبشناس برجسته اتریشی در کتاب موسی و یکتاپرستی درواقع به واکاوی ریشههای مذهبی آیین یهود بعنوان آیین آبا و اجدادی خود میپردازد.
در منشا دین از دیدگاه فلاسفه غربی به اعتقاد فروید آنچه در یافتن راه حل برای داشتن امنیت به بشر ابتدایی یاری رساند یادآوری شرایط دوران کودکی و وجود پدری قدرتمند بود که در عین ایجاد ترس و وحشت در افراد خانه، آنها را در برابر حوادث و خطرات احتمالی حفظ میکرد. آرزوی وجود قدرتی پدرگونه که بتواند بشر را در برابر ناملایمات طبیعی و خطرات احتمالی زندگی محافظت نماید، به تدریج اندیشه خدا را در ذهن انسان پدید آورد و انسان با فرافکنی این تصور به آسمان، به وجود قدرتی فراطبیعی معتقد شد که هم چون پدر ترسناک و در عین حال قابل احترام و ستایش است.
اعتقاد به مذهب و دین از منظر فروید درواقع راه حلی ساده برای مردم عادی به شمار میرفت تا رنج یافتن دلایل اصلی را همچون مصائب و مشکلات و سختیهایی که بر متفکران وارد میشد نداشته باشند.