برای «خواننده» که ماکارونی با ماست و پیاز برای وعده شام زده بود و حالا سیگارش رو با ترانه «طلایهدار» ایرج جنتی عطایی و صدای داریوش اقبالی روشن کرده بود، نوشتهها رو میخوندم!
که یهو برگشت گفت؛ کسی از داشتههاشم نوشته؟ یا براشون شکرگزاره؟ گفتم من چیزی نمیبینم!
برگشت گفت آزمونهای این مردم تموم نمیشه تا یاد بگیرن به جای نداشتههاشون! به جای نالههاشون! به جای سختیهاشون!
مثل ایوب باشند!
وقتی به جایی رسیدن که تمام این سختیها و بدبختیها و ... رو هم نعمت ببینند و براش شکرگزاری کنند!
ورق «آس» آسمانها و زمین براشون رو میشه!
- ۰ نظر
- ۰۴ تیر ۰۴ ، ۲۲:۳۰